روز های خاکستری من

میان همهمه برگهای پائیزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی

روز های خاکستری من

میان همهمه برگهای پائیزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی

برای جاوید اسدزاده

گفتم : بهار

خنده زدو گفت:

ای دریغ ، دیگر بهار رفته نمی آید

 

گفتم : پرنده؟

گفت: اینجا پرنده نیست.

اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست.

 

گفتم : درون چشم تو دیگر...؟

گفت : هرگز نشان ز باده مستی دهنده نیست.

اینجا بجز سکوت ،  سکوتی گزنده نیست

حمید مصدق - منظومه در رهگذار باد

----------------------------------------------------------------------------

مدتی است دوست عزیز و وبلاگ نویسمان جاوید اسدزاده بجرم دانستن مسائلی که دانستن شان را شعبان بی مخ های عصر جدید ممنوع میدونند دچار دردسرهایی شده... شرح قضیه را میتونید از وبلاگ بیکارستان که که متعلق به این عزیز دوست داشتنی ست و وبلاگ فریاد خرداد بخونید.....

آرزوی سلامتی آرامش و امنیت و آزادی را برای این دوست عزیزمون از درگاه حق تعالی داریم....

** امروز بعد از ۲۴ ماه بر حسب اتفاق وبلاگ یک دوست از دوران آموزش خدمت سربازی رو پیدا کردم و کلی خوشحال شدم....  به سوی فردا ،  وبلاگ ارشد فرهنگی ما هست... یادش بخیر اون دوستیهای بی ریا...

یا حق

نظرات 20 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:19 ب.ظ

niloufar پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ب.ظ http://blueboat.blogsky.com

kheyli bahali dost dashti sar bezan

اکبر پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:22 ب.ظ http://akdi.blogsky.com

سلام
خوبی ناصر جان؟
در مورد جاوید متاسفم که چنین اتفاقی افتاده ولی خودت خوب میدونی که من چه ملاحظاتی که نمیتونم تو وبلاگم زیاد اظهار نظر کنم.
فعلا

عارفه پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:39 ب.ظ


صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
کسی نیست؛
بیا زندگی را بدزدیم، میان دو دیدار قسمت کنیم
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.

¤¤¤ سلام ¤¤¤
***زیبا بود مثل همیشه***
*** موفق باشی و پیروز***

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:40 ب.ظ http://besooyefarda.persianblog.ir

سلام.بله بنده همون ۱۲ـ۹۳ یا ارشد فرهنگی هستمو از این که پیدام کردی حسابی ذوق زده ام.ولی من آلزایمر خفیف ویژه ی فرهنگی دارم یه نقلی خاطره ای نشونی چیزی می دی درست به یاد بیارمت و بیش از این ها پیدا بشم؟
اما در باره ی وبلاگت:عزیزم تو هم این کاره بودی؟مطالبت رو پسندیدم و دوباره سر میزنم.یا حق.

اکبر پنج‌شنبه 8 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:46 ب.ظ http://akdi.blogsky.com

اینقدر عصبانی بودم که ترانه نوشتم اونم بعد از سه چهار ماه.
با اینحال زیاد دمخور این شعر مصدق نشده بودم تا اینکه دوباره گذرم به اینجا افتاد.
نمیدونم ولی جمله آخرش بدجوری احوالم رو بهم ریخته با اینکه خودم اهل سکوتم اما نمیدونم چرا از سکوتی که مقابلم باشه اذیت میشم.
نمیدونم چرا؟

هاشم جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:06 ق.ظ http://www.tannas.blogfa.com

سلام ... ممنون از لطفت ... از اهل کدوم شهر بودنم پرسیدی! از همون شهرایی هستم که بسیار جک خیزه!!! البته باقی بماند ... از اردبیلم! امری باشه در خدمتم. بدروود

[ بدون نام ] جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:01 ق.ظ

سلام ٬ ممنونم

علی جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:12 ب.ظ http://www.besooyefrda.persianblog.ir

ناصر چه طوری کاکو.کحا هستی؟چه می کنی؟از بابا بزرگ لیلی پوتیا چه خبر؟

هم آوا/سجاد نیکنام جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 04:54 ب.ظ http://www.hamava01.blogfa.com

با درود
ناصر جان ممنون از نظرت. کارت در حمایت از دوست وبلاگ نویسمون هم ستودنی بود. به امید روزی که دیگه در کشورمون شاهد چنین برخوردهایی با آزادی بیان نباشیم. پیروز باشی

زهرا جمعه 9 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 06:15 ب.ظ http://mahpishuni.blogfa.com


سکوت نگاه تو ٬راز فریادگونه ی نگاه من است.

سکوت تو ٬ فریاد زیر آب است


به نام دوست شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:21 ق.ظ http://tajrobeman.blogsky.com

سلام
خوبی ناصر جان
باز هم مثل همیشه خوب نوشتی مثل دوران ... که حرفهای خوب خوب می‌زدی یادم نرفته آپ کردم یک سر هم به ما بزن.
شنیدم یک تعداد از این باباها را دارند عوض می‌کنند مثل این که کهنه شده‌بودند .
یاد شبها و بازیهای نیمه شبانه‌اش
یاد شیرینی و میوه‌هاش
یاد شب بیداری و شیطنتهامن
یاد همشون به خیر باشه

منتظر نظر خوبت هستم
موفق و شاد باشی

عارفه دوشنبه 12 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:44 ق.ظ


چشم گذاشتیم

با چشمانی باز !

و شمردیم تا هزار ...

تو یواشکی قایم شدی

بی آن که ردّ پایت را به جا بگذاری

و من گرگ شدم ...

بی آن که حتی خیال آزار دادنت را داشته باشم

همه جا را دنبالت گشتم

پشت کوه ها ، درخت ها ، دریاها ....... پشت آرزوهایم

و باز شمردم ... شمردم

این طور که من می گردم ، هیچ وقت پیدایت نمی کنم !

خودت بیا و دوباره شروع کن

این بار دیگر هیچ کس گرگ نمی شود ...

هیچ کس !

فقط زودتر بیا ...

شیرین سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ق.ظ http://www.tanhaeehayam.blogsky.com

بازم شروندم کردی کع بهم سرزدی

لیلی سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:22 ق.ظ http://archi85.blogsky.com

سلام وبلاگت قشنگه به منم سر بزن

هم آوا/سجاد نیکنام سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.hamava01.blogfa.com

با درود
ناصر جان ممنون از نظرت و محبتی که بهم داری. خدمت دوستان هم سلام برسون. منتظرت هستم. پیروز باشی

leili سه‌شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:59 ب.ظ http://archi85.blogsky.com

salam mersi beman sar zadi chashm az khunehaye ghadimiam ax mizaram albate gharare vebligam takhasositer beshe bazam be man sar bezan

زهرا چهارشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 08:29 ب.ظ http://mahpishuni.blogfa.com

سلام. ممنونم بابت همدردی و تسلیت.

خدا به هیچ مادری مرگ بچه شو نشون نده.

زندخت شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 01:18 ق.ظ http://www.azarcamp.blogfa.com

لینک شما رو در بلاگ قرار دادیم.
موفق باشید.

جاوید اسدزاده یکشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:28 ق.ظ

خصوصی
سلام ٬ از اینکه به من سرزدی ممنونم . از تلاشهایت هم همینطور فعلا بشدت درگیر هستم . و فقط سعی میکنم وبلاگ بروز باشد . تصمیم گرفتم یا مافیا را زمین بزنم یا بمیرم . امیدوارم بتوانم کاری کنم . باز هم ممنونم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد