گفتم : بهار
خنده زدو گفت:
ای دریغ ، دیگر بهار رفته نمی آید
گفتم : پرنده؟
گفت: اینجا پرنده نیست.
اینجا گلی که باز کند لب به خنده نیست.
گفتم : درون چشم تو دیگر...؟
گفت : هرگز نشان ز باده مستی دهنده نیست.
اینجا بجز سکوت ، سکوتی گزنده نیست
حمید مصدق - منظومه در رهگذار باد
----------------------------------------------------------------------------
مدتی است دوست عزیز و وبلاگ نویسمان جاوید اسدزاده بجرم دانستن مسائلی که دانستن شان را شعبان بی مخ های عصر جدید ممنوع میدونند دچار دردسرهایی شده... شرح قضیه را میتونید از وبلاگ بیکارستان که که متعلق به این عزیز دوست داشتنی ست و وبلاگ فریاد خرداد بخونید.....
آرزوی سلامتی آرامش و امنیت و آزادی را برای این دوست عزیزمون از درگاه حق تعالی داریم....
** امروز بعد از ۲۴ ماه بر حسب اتفاق وبلاگ یک دوست از دوران آموزش خدمت سربازی رو پیدا کردم و کلی خوشحال شدم.... به سوی فردا ، وبلاگ ارشد فرهنگی ما هست... یادش بخیر اون دوستیهای بی ریا...
یا حق
kheyli bahali dost dashti sar bezan
سلام
خوبی ناصر جان؟
در مورد جاوید متاسفم که چنین اتفاقی افتاده ولی خودت خوب میدونی که من چه ملاحظاتی که نمیتونم تو وبلاگم زیاد اظهار نظر کنم.
فعلا
صدا کن مرا
صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می روید
کسی نیست؛
بیا زندگی را بدزدیم، میان دو دیدار قسمت کنیم
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنها ترم
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.
¤¤¤ سلام ¤¤¤
***زیبا بود مثل همیشه***
*** موفق باشی و پیروز***
سلام.بله بنده همون ۱۲ـ۹۳ یا ارشد فرهنگی هستمو از این که پیدام کردی حسابی ذوق زده ام.ولی من آلزایمر خفیف ویژه ی فرهنگی دارم یه نقلی خاطره ای نشونی چیزی می دی درست به یاد بیارمت و بیش از این ها پیدا بشم؟
اما در باره ی وبلاگت:عزیزم تو هم این کاره بودی؟مطالبت رو پسندیدم و دوباره سر میزنم.یا حق.
اینقدر عصبانی بودم که ترانه نوشتم اونم بعد از سه چهار ماه.
با اینحال زیاد دمخور این شعر مصدق نشده بودم تا اینکه دوباره گذرم به اینجا افتاد.
نمیدونم ولی جمله آخرش بدجوری احوالم رو بهم ریخته با اینکه خودم اهل سکوتم اما نمیدونم چرا از سکوتی که مقابلم باشه اذیت میشم.
نمیدونم چرا؟
سلام ... ممنون از لطفت ... از اهل کدوم شهر بودنم پرسیدی! از همون شهرایی هستم که بسیار جک خیزه!!! البته باقی بماند ... از اردبیلم! امری باشه در خدمتم. بدروود
سلام ٬ ممنونم
ناصر چه طوری کاکو.کحا هستی؟چه می کنی؟از بابا بزرگ لیلی پوتیا چه خبر؟
با درود
ناصر جان ممنون از نظرت. کارت در حمایت از دوست وبلاگ نویسمون هم ستودنی بود. به امید روزی که دیگه در کشورمون شاهد چنین برخوردهایی با آزادی بیان نباشیم. پیروز باشی
سکوت نگاه تو ٬راز فریادگونه ی نگاه من است.
سکوت تو ٬ فریاد زیر آب است
سلام
خوبی ناصر جان
باز هم مثل همیشه خوب نوشتی مثل دوران ... که حرفهای خوب خوب میزدی یادم نرفته آپ کردم یک سر هم به ما بزن.
شنیدم یک تعداد از این باباها را دارند عوض میکنند مثل این که کهنه شدهبودند .
یاد شبها و بازیهای نیمه شبانهاش
یاد شیرینی و میوههاش
یاد شب بیداری و شیطنتهامن
یاد همشون به خیر باشه
منتظر نظر خوبت هستم
موفق و شاد باشی
چشم گذاشتیم
با چشمانی باز !
و شمردیم تا هزار ...
تو یواشکی قایم شدی
بی آن که ردّ پایت را به جا بگذاری
و من گرگ شدم ...
بی آن که حتی خیال آزار دادنت را داشته باشم
همه جا را دنبالت گشتم
پشت کوه ها ، درخت ها ، دریاها ....... پشت آرزوهایم
و باز شمردم ... شمردم
این طور که من می گردم ، هیچ وقت پیدایت نمی کنم !
خودت بیا و دوباره شروع کن
این بار دیگر هیچ کس گرگ نمی شود ...
هیچ کس !
فقط زودتر بیا ...
بازم شروندم کردی کع بهم سرزدی
سلام وبلاگت قشنگه به منم سر بزن
با درود
ناصر جان ممنون از نظرت و محبتی که بهم داری. خدمت دوستان هم سلام برسون. منتظرت هستم. پیروز باشی
salam mersi beman sar zadi chashm az khunehaye ghadimiam ax mizaram albate gharare vebligam takhasositer beshe bazam be man sar bezan
سلام. ممنونم بابت همدردی و تسلیت.
خدا به هیچ مادری مرگ بچه شو نشون نده.
لینک شما رو در بلاگ قرار دادیم.
موفق باشید.
خصوصی
سلام ٬ از اینکه به من سرزدی ممنونم . از تلاشهایت هم همینطور فعلا بشدت درگیر هستم . و فقط سعی میکنم وبلاگ بروز باشد . تصمیم گرفتم یا مافیا را زمین بزنم یا بمیرم . امیدوارم بتوانم کاری کنم . باز هم ممنونم .