روز های خاکستری من

میان همهمه برگهای پائیزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی

روز های خاکستری من

میان همهمه برگهای پائیزی فقط تو مانده ای که هنوز از بهار لبریزی

همیشه غایب


یک نفر می آد که من منتظر دیدنش ام


یک نفر می آد که من تشنه ی بوییدنش ام


خالی ی سفره مون و پر از شقایق می کنه


واسه موج های سیا، دست ها رو قایق می کنه


مث یک معجزه اسمش تو کتاب ها اومده


تن اون شعرای عاشقانه گفتن بلده



شهیار قنبری   -   همیشه غایب