بعضی وقتا کارهای تقریبا" عجیبی انجام میدم ، با یک جمله ، sms ، یا چیزای دیگه اطرافیانم را بقول خودم تست میکنم . آخرین مدل از این کارهام دو sms بود که در دو شب متوالی ساعت حدود 2 بعد از نصف شب بود به چند تا از دوستام بدین مضمون :
شب سیاهیست که از اعماق قلبم میگذرد، کسی بیدار مانده تا مرگ رابه تماشا نشیند کسی که نزدیکتر از من به خودم است میلررزم از ترس ... شب سیاهیست که به تار و پود وجودم رخنه کرده ، نه !!! این شب را سودای رسیدن به آفتاب نیست ، مرده است در من آفتاب و عمرم به فانوسی ماند میلررزم از ترس...
عکس العمل ها اما از خود این به اصطلاح شعر جالب تر بود .
اولین نفر : چرا از مرگ میترسی ، نترس بابا هممون یه روز میمیریم . بازم افسردگی فلسفی و یأس نوستالژیک گرفتی !!!
نفر دوم ( چند دقیقه بعد sms من ) : این شعر ها ماله تو هستش ناصر؟
نفر سوم : چرا sms های تو رنگ و بوی ناامیدی گرفته یه نیگا به هم سن و سالهات بکن مثلا"همین حاجی فتوحی جوان تازه عاشق شده !!! راستی امروز روز تو هستش مبارکت باشه . در پایان روز سالمند بر تو و دیگر دوستانت مبارک باد!!!
توضیح : بنده هر جور حساب کردم سن ام از 26 تا بیشتر نشد.
نفر چهارم : الهی مرگ بخوره تو سرت من هم ترسیدم اما نه از مرگ ، فکر کردم نامزدم هست که sms زده لطف کن و اذیتم نکن ...
نفر چهارم : یاد شبهای قدیم بخیر . راستی من تازه رسیدم تهران میخوای نفرینت کنم کله پا بشی آخه من هم نظر کرده الیاس شدم !!!
نفر پنجم : برای ما شب وجود ندارد . هرچه هست و نیست در قلمرو ماست . ائتلاف باند اصولگرایان چپ کرده بازاری و اصلاح طلبان چانه زن تفکرطلب !!!
بهترین جواب : شب ها همواره هستند اما نور جاودان خواهد آمد . شب را مبادکه وجود آدمی را پر کند ، مهر هرگز اجازه نخواهد داد و مهر ات هنوز زنده است...
2 )فردا عید فطر هست ، روز رو با انرژی مضاعف می خوام شروع بکنم اما همون اول صبحی یه دوست برای به اصطلاح تبریک و احوالپرسی چنان ضد حالی بهم میزند که تا عصر حالم رفته بود تو قوطی . بعضی وقتا خیلی خوب میشه اگه در حرف زدنمون کمی دقت کنیم و ظرافت در بکار بردن افعال و گزارش وقایع هنر خوبی هست که خیلی از ما در آن دستی نداریم...
عید فطر هست و بازار sms و دید و بازدید گرم هست..در صدا و سیمای ضرغامی هم سخنرانی ها براهه ...مراسم جشنی که در تلویزیون پخش میشه تنفرم رو از تلویزیون بیشتر میکنه...آدمهایی عصا قورت داده...آقایانی که فقط از تکانهای سرشان مشخص میشود نوازنده هستند و از سازها خبری نیست...به هیچکس sms نمیزنم..یکی از دوستان قدیمی زنگ زده و خبری بهم می ده که کمی تا قسمتی فراوان دچار ترس میشم...من و باش که بعضی وقتها دچار توهم میشم وفکر میکنم آزادی در مملکت غوغا میکنه ...صحبتهای دوست قدیمی ذکر خیری هست از یک نفر اندر باب خفه شدن من و یا خفه کردن و یا یه چیزی درهمین مایه ها... و من به فواید اکسیژن در زندگی می اندیشم...
4) در حال تایپ این سطور بودم که دوستم sms میزنه که جواب sms ها رو نمیدی ، نمیخوای بگی؟؟ یا من غریبه ام یا خوشت نمیاد از من یا... و من گیج میشوم که جریان چیه... بعد کلی تحقیق و تفحص میفهمم این تکنولوژی روز من و سر کار گذاشته و sms های من تو راه گم شده !!!
سلام... انصافا دوستای مودبی داری... من در چنین مواقعی فحش دیافت میکنم..یهبار که کلی اعصابم داغون بود و تنهایی داشت خفم میکرد از بچه ها کمک خواستم...۹۳درصد!!جوابها تو این مایه ها بود که برو خودتو برای کس دیگه ای لوس کن!!!
در مورد اکسیژن هم ... چیز بدی نیس .. ناخن دستم چیز خوبیه!! لاله گوش هم بدک نیست!! اینارو تجربه کردنا شوخی نگی.. به این بلوگ اسکای هم اعتماد نکن ..مشکوک میزنه ... بدروود
سلام بالام جان
خب واسه منم اس ام اس می زدی تا من از کلمات گهربارم در وصف شب برات یم سرودم البته اون موقع احتمالا میومدم دنبالت تا یه جایی حوالی باغ رضوان گم و گورت کنم تا حالت سرجات بیاد.
در مورد خفگی هم ایرادی نداره من آشنا دارم میخوای واست کپسول اکسیژن بیارم؟
در مورد تکنولوژی هم باید بگم که من خودم رو دستش بلند شدم تو وبلاگ میگم چی شده بیا بخون تا بفهمی یعنی چه؟
سلام ناصر
باز مثل این که از دستم ناراحتی یا این که میخوای تهدیدم کنی اما من مثل گذشته به وبلاگت میام و تلفن هم میزنم و ... هر کاری میخوای بکن .
مثل این که دیوانگی بعضیها روی تو هم اثر گذاشته؟؟؟؟
منتظرت هستم .
موفق باشی و شاد
در پناه حق
سلام. میدونم ولی مجبورم. دیگه اونطور که قبلا ارومم می کرد نمیکنه.
دوستاتم حرفای بدی نزدن. خدایی راست میگن. حالا اسم این تست چیه؟ اس ام اس درمانی؟؟؟؟ یا ..........
هر کس بد ما به خلق گوید
ما چهره به غم نمی گشائیم
ما خوبی او به خلق گوئیم
تا هر دو دروغ گفته باشیم
ناصر گرامی
عید شما هم مبارک باشه.. خدا تو رو برای همه ما حفظ کنه.. ممنونم از الطافت و سپاس از محبت های همیشگی ات..
زندگی آنقدر تلخ نیست که به گریه اش نشسته ای..هر وقت خدا در تن آدمی رسوخ کند تلخی لحظه هایش هم زیباست..هروقت او هست باور هم هست،زندگی هست و تو هم هستی
پس او را دریاب و ببین چه موهبتی به تو عطا کرده،فکر کن چه سخت است درد بی خدایی و تنهایی.......
مطلبت توپ توپ بود خیلی گلی ممنون سرزدی
اینم نفر ششم بجای اس ام اس کانتس گذاشتم: نگران نباش پژوهان میادعملت میکنه الیاس بهش سپرده
ممنونم که به من سرزدی بازم بیا این ورا
اینم یه سرگرمیه برای مردم تا...
با درود
ناصر جان ممنون از لطفت و من هم شرمندم که دیر میام به وبلاگت. از این اس ام اس ها هم زیاد نفرست کنترلت میکنن ها! منتظرت هستم. پیروز باشی
mer30 ke behem sar mizan i khoshhalam kardi
سلام آقای تیموری
قلمت خیلی شیرینه، نوشتهات به دل می شینه
پست بسیار جالبی بود
موفق باشی
بهت نمیاد اینهمه شیطون باشی و ملت رو سرکار بذاری و امتحانشون کنی ها!...کار باحالی بود خوشم اومد:)...جواب ها هم جالب بود..اونی که بهترین جواب رو داده فکر میکنم بیشتر از همه دوست داره
Cho moj ru be goriz az khod;
na vaa shodam,
na gereh bastam;
sepordeand be tekraram...
با درود
ناصر جان ممنون از نظر جالبت. راستی اگه بروز که بهم خبر بده مطلبت رو لینک کنم. پیروز باشی
سلام
مطلب جالبی بود
ناصر جان جالب تر می شد اگه همه ی اس ام اس هاتو مینوشتی:
بگم بگم ...
مثل : دوست داشتی یه خر ماچت کنه؟یا...
مثل: شبا که ما میخوابیم آقا پلیسه بیداره
بازم بگم؟؟؟
سلام
ناصر خان خوبی چه خبرا ؟
چه شده که باز با اکبر دارید برای من نقشه میکشید ... ازت شرمندهام که بدون خداحافظی رفتم آنقدر گرفتار بودم که حتی وقت دوش گرفتن هم نداشتم و از وقتی هم که برگشتم گرفتار مراسم کفن و دفن شوهر خالهام بود و ... .
موفق باشی بای بای
سلام ناصر تیموری عزیز.تو هم عجیب پیچیدی به خودتهآخرش خیره می دونم.
به روز کردم.
اس ام اس تو حرف نداشت. بقیه رو بی خیال داداش
نمی دونم اجازه دارم که برات بنویسم یا نه
اخه به نظرم خیلی لوسی ...
اصولا کسایی که در احوالات خویشتن به مهندس بودن خودشان افتخار می کنن جای بسی شرمساری است
که بخواهیم وبلاگشون رو بخونیم
می تونستی
خودت با یه عنوان دیگه ای معرفی کنی
پس بیخود شلوغ نکن
از تو کتاب ها هم چیزی در نیار وبنویس
تو اگه راستی می گی شناسمه ات چند مهر انتخابات خورده
تو اگه راست می گی اول خودت رو اصلاح کن بعد جامعه رو
در اینکه اجازه داری یا نه که حتما اجازه دارید
دوست عزیز بنده کجا به مهندس بودن افتخار کردم و مغرور این مدرک شده ام که نمیدونم؟؟
از کدوم کتاب مطلب درآوردم و نوشتم کاش میگفتی
اینکه شناسنامه ام چند تا مهر انتخابات خورده به خودم مربوطه و یه چیز شخصی هست اصلا دلم خواست تحریم بکنم به کسی چه
کاش آدرسی از خودت گذاشته بودی تا میفهمیدی کلا در اشتباهی....