--
از پنجره اتاقم به بیرون نگاه کردم ، چشمم به بوته ای در دامنه کوه افتادکه گل هائی به رنگ صورتی زیبا داشت و بسی زیبا بود
ضربات وحشتناک باد بر تن عریان این گل سیلی میزد اما گل زیبا راه مقاومت را خوب می دانست
من نگاهش کردم ، او نیز
خندید و آغوشش را برایم باز کرد
و من عاشقش شدم......
--
کارگرها مشغول کار بودند، ارتفاع سد روز بروز بالا میرود ، برق قطع شده ، اینجا کلا؛ موبایل خط نمیده .
صدای ناله ای غریب من رو به خودش جلب میکنه
یرمردی روستایی تن نحیف اش را به آغوش باد سپرده و می خواند :
حیدربابا آغاشلاریمیز اوجالدی
اما حیف ، جوانلاریمیز قوجالدی.....
--
اینجا با همه جای دنیا فرق داره!!
ریروز آفتاب تن مان را سوزاند ، دیروز هوس برف بازی کردیم ظرف نیم ساعت مهیا شد ، امروز شدیدا" باران می آید....
شرمنده تمام دوستانی هستم که تو این مدت به وب ام سر زدن و من به علت مشکلاتی نتونستم جواب محبت شان را بدهم..
آخ نمیدونید هر کلمه ای رو که برام نوشته بودید صد بار خوندم.....
سلام.با موضوع یک فیلم منتظر نظرتم دوست گرامی
به به ناصر عزیز ، چقدر خوشحال شدم که دوباره شروع به نوشتن کردی ، فکر کردم که دیگه نمی خوای بنویسی
تیکه اول این مطلبت رو چقدر زیبا نوشتی . ضربات وحشتناک باد بر تن عریان این گل سیلی میزد اما گل زیبا راه مقاومت را خوب می دانست .
موفق باشی
سلام
خیلی دیر به دیر مینویسی تو که قلمت قوی هست باید بیشتر بنویسی
خوشحال شدم چند لحظه ای همسفرم شدی
شاد باشی
yeki ghashangie manzare ro mibine,yeki kasifie panjare ro. In toi ke tasmim migiri chi bebini
س ل ا م
اختیار دارین داداش ..درسته ما دیر به دیر سر میزنیم ولی به یا دوستان هستیم..
مخلصیم
راستی کدوم سد بود؟
بای
سلام ناصر جان
خیلی با حال بود این متن آخری
حسابی کیف کردم با این شعر پیرمرده » گرچه ترکی بلد نیستم !!!
کلا کارت درسته رفیق
زود به زود آپ کن دلمون برات زیاد تنگ نشه رفیق
بغض
پُره بغضم ،پره بارون، پره از توشه ی دردم
توی دفترچه ی شعرم دنبال چشات می گردم
من مسافرم تو جاده، باید از تن تو رد شم
اونقدر گمت کنم تا جای پاهاتو بلد شم
هنوزم در انتظارم هنوزم یه بی قرارم
مثل ابری که اسیره از غم چشات می بارم
تو غزل غزل ترانه توی فصل نا امیدی
تو شب سرد شکستن تو به داد من رسیدی
پُره بغضم ،پره بارون، پره از توشه ی دردم
توی دفترچه ی شعرم دنبال چشات می گردم
شاد باش
آب این رود به سرچشمه نمی گردد باز
بهتر آن است که غفلت نکنیم از آغاز.
من به روزم
بدرود