و اینگونه بود که
پائیز آمد
مثل همیشه
بی صدا
آروم آروم
اما دلشوره ای ابدی برایم به ارمغان گذاشت
مثل همیشه . . .
سرشار از دوست داشتن توام ، زیبا روی نازم
و
عاشق خنده هایت ، عاشق بیقراری ات
هنوز و هنوز
یادی از تو یار مهربان ، یاد باد
هنوز و هنوز
دلتنگی و اشتیاق تو را داشتن
– توئی که در من زاده نشده ای –
هنوز و هنوز
هوای تنفس ام هست عزیز
هنوز و هنوز
یک روز خوب یعنی اینکه :
از خواب بیدار بشی ، نم نم بارون روی زمین خاکی رو با تمام وجودت حس کنی
به کوههای برفی نیگا کنی و به ایرانی بودنت افتخار کنی
به ایرانی بودنی که خیلی وقته گم کرده بودیمش
جایزه اسکار از آن ماست
ممنون اصغر آقای فرهادی
ممنون
و آن زمان که گفتی :
سلام به مردم خوب سرزمینم (به زبان پارسی)
در این لحظه بسیاری از مردمان کشورم ما را تماشا می کنند و همگی خوشحال هستند؛
نه به خاطر اهمیت دادن به ما یا به خاطر فیلم یا سازنده آن،
بلکه در این دورانی که ما از جنگ صحبت میکنیم و ترس و رعب بین کشورهایمان رد و بدل میشود،
نام کشورم ایران در این جا با فرهنگ و تمدن بینظیرش برده می شود.
فرهنگ غنی و باستانی کشورم زیر گرد و غبار سنگین سیاست پنهان شده است.
من با افتخار این جایزه را به مردم کشورم تقدیم می کنم؛
مردمی که به تمام تمدن ها و فرهنگ ها احترام میگذارند و هر گونه خصومت و خشمی را
خوار میشمارند.» ....
اصغر آقا ، من امروز گریستم ، گریستم اما مغرور ترینم و خوشحال ترین ، بازهم ممنون